پی بنوشت: کندن همیشه آخرین راه بوده واسه من..
ببین! من اصن کلن فوبیایِ روابط و محیط های جدید رو دارم. خیلی دیر و سخت می تونم یکی رو زیاد دوست داشته باشم و دوستیم رو باهاش پایدار کنم. یه رفتار یا نشونه ی کوچیک زودی دلزدم میکنه و میکشم عقب از یه رابطه. دوستی های چند ساله و دوست داشتنای عمیقم نتیجه ی یه فیلترینگ اساسی بوده که بعد از کلی بالا پایین کردن، شدن پایه ی ثابت دلم...
وقتی یه چیزی رو از دور می بینی، انقدر واست مقدس و باشکوهه که فکر میکنی خداست مثلن! وقتی قدم قدم بهش نزدیک میشی، یا بعضن مثه من قدم قدم نداری و در عرض چند روز با زیر و بم اش آشنا میشی و میفهمی تقریبن همه چی عادی بوده، هیچ چیز خاصی نبوده. خاص نبودن به کنار حتی خیلی دورتر از حد تصورت بوده. در واقع پوچ! پوچ طبقِ فاکتورهای ذهنِ تو!
خب الان من خوردم تو دیوار باز! به پوچ برخوردم! دلزدگی از سر و روی دلم می باره. دلم میخواد زود همه چیز رو تموم کنم و جوری داستان رو پیش ببرم که انگار از اول هیچی نبوده. تو دلم یه حس بدی است... انقدر تو این مدت قطع رابطه کردم و شماره پاک کردم و تلفن جواب ندادم به یه عده ی زیاد که روم نمیشه بگم: خدایا! این یه دونه رو هم بیا با همکاری هم به خوشی تمومش کنیم...
ما به تو اعتماد میکنیم تو هم در عوض باید به ما آرامش بدی... آرامش و اطمینان فوت کنی توی قلبهای ما که از دل نگرانی تاپ تاپ میکنه و چشم دوخته به دستای مهربونت واسه باز کردن گره های سفت و کور. چشم و قلب ما منتظر مهربونیِ توئه؛ زیاد معطلشون نگه ندار...طفلکی هستیم دسته جمعی... متوجه شدی یا بیشتر توضیح بدم واست خدا؟! فردا و روزهای آینده رو خوب رقم بزن. تابستون هیچ وقت فصل لذت بخشی واسه من نبوده..
پی بنوشت: امشب از اون شبا ست که کمد منو صدا میکنه واسه رفتن توش و آروم آروم گریه کردن...
پی بنوشت: من همون روز سر کلاس وقتی استاد اون حرفا رو زد عهد کردم قبل از همه فقط عاشق تو بمونم، توام هوامونو داشته باش دیگه. من که میدونم خوشت میاد بهت التماس کنیم! باشه! منم کاری رو میکنم که تو خوشت بیاد...همونجوری التماس میکنم که دوست داری، خب؟ لطفن این فصل رو به خیر بگذرون...
پی بنوشت: کاش خدا هم با خودش دست در دست هم میدادن و وضعیت رو جوری پیش می بردن که ما هم غصه نخوریم. من همیشه عاشق معامله های پا یا پای بودم...
اسمشونو نمیارم میرن با هرچی داف توو ایرانه عکس میگیرن
در این بهر تفکر این کجاستو اونا کجان ......
به افتخار هنرمند واقعی

غمگینم همانندِ
" نمی دونم چرا تو زندگیم هِـی نمیشه"

خطا از من است میدانم.سالهاست گفته ام "ایاک نعبد "اما به دیگران هم دل سپرده ام ...
از من که سالهاست گفته ام "ایاک نستعین"اما به دیگران هم تکیه کرده ام..
اما رهایم نکن.
+هر شب شب قدر است اگر قدر بدانیم
ولی
با علی بودن کجا و یا علی گفتن کجا
اول از همه اینکه خیلی ازتون ممنونم بابت نظراتون جوابشونو سعی میکنم زیر کامنت ها بذارم
و بعدش حتما به وبتون تشریف میارم:)))))))و نظر میدم
تو این ایام آپ جدید ندارم با عرض شرمندگی
راستی از همتون التماس دعا دارم
منو یادتون نره هاااااااا باشه؟؟؟؟؟؟
امیدوارم همگی به خواسته هاتون برسین
یا حق ![]()
ﻣﻴگه : بيا ﺩم ﺩﺭ !
+امیدوارم فردا اونجوری ک میخوام باشه
+راستی سارا امیدوارم چیزی خونده باشی
+من جلسه پیش اصن حواسم به استاد بزرگ نبود
پی بنوشت: این تیپ آدم ترسناکی شدم تازگی ها! شب قبل از خواب به مرده های دوست داشتنیم میگم لطفن بیایید به خوابم و میان به خوابم! به زنده هام بگم میان! کلن خواب درخواستی زیاد می بینم چند وقتیِ!!!
+آره مااا مغرور و از خود راضی
+ولی اینجوری حالش بیشتره
هی هر دفعه میخوام از این افراد بپرسم ها موقعیت اش پیش نمیاد...
پی بنوشت: تمیز باشین خب! چیه این حرکت جهان سومی بازی ها! اه
دلت کہ گیـر باشد
رهـــــا نمے شوی !
خـداونـد
بنده گــاטּ ِ خود را
با آنچہ بہ آטּ « دل » بســته اند مے آزمــاید !!
یه ساندویچ خریدم الان روش با فونت 36 نوشته با سس یك نفره ی رایگان !!!
انگار مثلا بلیط سفر به پاریس گذاشته باشه توش !!!
اصلا یه وضی!
یه معلم دین و زندگى داشتیم بش میگفتیم رونالدینیو
به این سمت کلاس نگاه میکرد به اون طرفیا منفى میداد!
خیلى تکنیکى بود
-حاضر
+ادسن آرانتس دنا سمنتو…
-حاضر
+مانوئل فرانسیسکو دوس سانتوز…
+مانوئل فرانسیسکو دوس سانتوز…؟!!
-آقا مانوئل فرانسیسکو دوس سانتوز نیومده غایبه
+آنتونیو دی اولیورا فیلهو
-حاضر
+رونالدو ده آسیس موریرا
-حاضر
…
…
خوب لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا پاشو بیاد درس جواب بده دیریریرینگ زنگ خورد!
+یعنی عالیهههههه![]()
(페테메)