یکی از مسخره ترین پیام هایی که توی اینترنت میبینید:
“نام کاربری یا رمز عبور اشتباه است”
آخه نکبت کدومش ؟ نام کاربری یا رمز عبور ؟؟؟
یه بار هم رفتم دست کشیدم رو آفتابه ، ازش یه غول اومد بیرون . . .
.
.
.
بهم گفت آرزو کن , گفتم یه خونه میخوام , گفت خب من اگه خونه داشتم تو آفتابه میخوابیدم !؟
خیلی منطقی بود لامصب :)))
مکالمه دوتا ایرانی پشت تلفن !
فک و فامیلمون : سلام خوبی ؟
من : مرسی شما خوبی ؟
+ مرسی منم خوبم ، تو چطوری ؟
- هی منم بدم نیستم ، یه نفسی میره میاد ، دیگه چه خبر ؟
+ منم خوبم ، تو خوبی ؟
- آره منم خوبم ، راستی خانواده خوبن ؟
+ فدای تو ، سلام می رسونن ، مامان بابا خوبن ؟
- آره اوناهم خوبن درگیر کار و بارن ، اصله حالت چطوره ؟
+ هی بدک نیستم ، تو چی کارا می کنی ؟
- منم خوبم ، دیگه می گذرونیم ، چه خبرا از خودت ؟
+ مرسی ، تو چیکارا می کنی ؟
- منم خوبم فدای تو ، کاری نداری ؟
+ نه قربونت برم خیلی خوشحال شدم !
- منم همینطور ، خدافظ
+منم خوبم خدافظ
-
![]()
بعضیا آبروو هرچی دانشجووئه بردن
نه مشرووط میشن ، نه درسی رو می افتن ، حتی حذف هم نمیکنن
خجالت داره
تو بهشتم جنگ می شه منتهی به جای نارنجک
نون خامه ای پرت میکنن!
ﻫﻤﻴﻨﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺧﺎﺭﺟﻴﺎ ﻣﻴﺰﻧﻦ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﻛﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻦ !
ﻫﺮ ﺩﻓﻪ ﻣﻴﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻢ ﻫﻤﺶ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﻳﻜﻰ ﮔﻠﻮﻣﻮ ﺑﮕﻴﺮﻩ ﺧﻔﻢ ﻛﻨﻪ
آقو ما یه رفتیم بانک یارانمونو بگیریم…
طرف گفت دیگه به شما یارانه تعلق نمیگیره!
گفتیم چرا؟گفت چون شما ۲۱ روزه که مردی!!!!
آقو مارو به زور بردن پزشکی قانونی زنده زنده کالبد شکافیمون کردن!
گفتن مرگش مشکوک بوده پلیس اومد ۲ ماه و نیم تحقیق کرد
آخرش گفت تنها مظنون ماجرا خود ماییم!مارو بردن دادگاه…
گفتیم خدارو شکر اولیای دم خونواده خودمونن مارو میبخشن…
آقو وسط دادگاه خونوادمونو جو گرفت
از قاضی اشد مجازات رو خواستار شدن!!…ها ها ها…
قراره پس فردا اعداممون کنن!…
همش به خاطر ۴۰تومن یارانه ایجور داغون شدیم!

آقو ما یه بار یه حلقه ای تو خیابون پیدا کردیم
یه رفیقی داریم صداش میکنیم “گندولف”
ای حلقهو رو بردیم پیشش گفتیم کاکو ای چیه!؟
گفت ای ارباب حلقه هاس،بکنیش تو دستت غیب میشی!
گفتیم کاکو ای خرافات چیه باور میکنی رفتیم بهش ثابت کنیم
حلقه رو کردیم تو دستمون غیب شدیم!
آقو تا ما غیب شدیم مسئولین رفتن اسم مارو
از تو لیست آماری مملکت حذف کردن،نمودار رشد جمعیت سقوط کرد
بالانس عرضه و تقاضا تو بازار بهم خورد اقتصاد مملکت ۲۵۶% افت کرد!
ها ها ها….ینی داغون شدا له له شد!
گفتیم ها الآن ای حلقهو رو از تو دستمون در میاریم همه چی روبراه میشه
ما میشیم قهرمان ملی،آقو ای حلقهو رو در آوردیم ظاهر نشدیم!
روشو نیگا کردیم دیدیم نوشته MADE IN CHINA!ها ها ها….
ما الآن ۳ساله نیستیم هیشکی اهمیت نمیده!

توىِ "زندگــ ــ ــ ــيت" جــزءِ اون دسته از اَفـــ ـــرادى باش که : اگه يکي از پُشت چشماتو گرفت ، فقط يه نفر تو ذهـــنت بياد ، نه چند نفر !
. ... . . . . . . .. . . .
ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ
ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻣﻴﻤﻮﻧﻢ
ﺩﻳﻔﺮﺍﻧﺴﻴﻞ ﻭ ﺍﻧﺘﮕﺮﺍﻝ ﻳﻪ ﺭﻭﺯﻯ ﺑﻪ ﺩﺭﺩﺗﻮﻥ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ
از شیخ بهایے پرسیدند :خیلے سخت مے گذرد،چـه باید کرد ؟شیخ مے فرماید :خودت که مےگویے،سخت مےگذرد،سخت کــه نمےماند !پس خـــدا را شکــر،کــه مےگذرد و نمےماند !
هر وقت بابا يا مامانم ميان بالاي سر من فقط يه چيز ميبينن........
.
.
.
من با جديت تمام تو دسكتاپ هستم و دارم رفرش ميكنم!!!
دوم راهنمایی بودم. یه عالمه تقلب نوشتم
بردم سر امتحان،یکی از تقلبها رو حوصله نداشتم بنویسم چسبوندم به برگه
امتحانی جلوی سوالشم نوشتم:ضمیمه شده
ناگفته نماند ک همون سال اخراج شدم!:دی
یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش …
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت …
طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد …
مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه …
اون مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر …
مرگ قبول کرد و اون مرد رفت شربت بیاره …
توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت …
مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت …
مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست
و منتظر شد تا مرگ بیدار شه …
مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!
بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم!
بیاین چند دقیقه برای اونایی که با ماشینشون ساعت ها ترافیک رو تحمل میکنن تا برسن باشگاه بدنسازی و سوار دوچرخه شن سکوت کنیم!
سرم تو گوشیم بود بابام گفت :به کی اس میدی شیطون . من تو همون حال وهوای اس گفتم عمت . از گفتن ادامه ی ماجرا معذوریم.
ﺩﯾﺸﺐ ﺳﺎﻋﺖ ۲ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﻫﻨﺪﺯﻓﺮﯼ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ ﺑﻮﺩ ﺟﻠﻮ ﺗﯽ ﻭﯼ
ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﯽ ﻭﯼ ﻫﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﻮﺩ .ﯾﻪ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﻭ ﻭﻟﻮﻡ
ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺑﻮﺩ ﯾﻪ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﻭ ﻭﻟﻮﻡ ﺗﯽ ﻭﯼ . ﭼﺮﺍﻏﺎﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ
ﭼﺸﺎﺭﻭ ﺑﺴﺘﻢ ﺟﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﻮﺷﯽ ﻭ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﻨﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﯽ ﻭﯼ ﻭ
ﺗﺎ ﺗﻪ ﺑﺮﺩﻡ ﺑﺎﻻ یهو برقا ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪ . ﺩﯾﺪﻡ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ
ﺑﺘﺮﺗﯿﺐ ﺑﺎ ﻭﯾﻨﭽﺴﺘﺮ ﻭ ﺷﻠﻨﮓ ﻭ ﮐﻔﮕﯿﺮ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻥ . |:
ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺑﺎﻣﻢ ﻫﯿﭽﯽ ﺑﻬﻢ ﻧﮕﻔﺖ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﻟﮕﺪ ﺯﺩ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ : |:
دیشب پارک بودم
یه پسر بچه حدود ۱۰ساله داشت با ۱۰۰تا سرعت میدوید سمت دستشویی…
باباش پشت سرش میدوید
یهو لامصـــب زد پس گردنه پسره میگه بذا من برم پســـــر
مال تو بریزه میگن بچه س
توی حموم کلی با شیر آب گرم و سرد ور میری
تا حرارت آب مناسب بشه تا میری زیر دوش
یکی یه شیر آب گرم رو تو خونه باز میکنه حرارت آب یهو میره زیر صفر درجه
دوباره تا میآی حرارت رو تنظیم کنی
همون شیر رو میبنده زیر دوش آب پز میشی ![]()
هییییی !
یادش بخیر دبستان ( تا کلاس سوم ) ک بودیم اگه نوزده میگرفتیم برای این ک
گریه نکنیم بمون میگفتن نوزده برادر بیسته ولی نمیدونم چرا تو دانشگاه
۹٫۷۵ برادر ۱۰ نیست
مثل اینکه تحریما روی برادریشون تاثیر گذاشته ![]()
آشپزخونمونو دارن تعمیر میکنن،یخچالو آوردن تو اتاق من… نمیدونید چه حالی میده :
بدترین شکستمو وقتی خوردم که با عشق و امید گره هندزفریمو باز کردم ولی دیدم گوشیم شارژ نداره …
هنوز کمر راست نکردم !
اگه دو کیلو تخمه هم بخوری تا یه ساعت بازم تو فکر اون یه دونه مغز تخمه هستی که از دستت افتاده و لای پوست تخمه ها گم شده !
از گفت و گوهای رایج من و مامانم میتوان به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد !
(페테메)